مسافر ( هرچی بخوای گیر میاری) آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
شنبه 16 بهمن 1389برچسب:, :: 10:3 :: نويسنده : مسافر
مردي به دربار خان زند مي رود و با ناله و فرياد مي خواهد تا كريمخان را ملاقات كند... سربازان مانع ورودش مي شوند! خان زند در حال كشيدن قليان ناله و فرياد مردي را مي شنودومي پرسد ماجرا چيست؟ پس از گزارش سربازان به خان؛ وي دستور مي دهد كه مرد را به حضورش ببرند... مرد به حضور خان زند مي رسد و کریم خان از وي مي پرسد:چه شده است چنين ناله و فرياد مي كني؟ مرد مي گويد دزد،همه اموالم را برده و الان هيچ چيزي در بساط ندارم ! خان مي پرسد وقتي اموالت به سرقت ميرفت تو كجا بودي؟! مرد مي گويد: من خوابيده بودم! خان مي گويد: خب چرا خوابيدي كه مالت را ببرند؟ مرد در اين لحظه آن چنان پاسخي مي دهد كه استدلالش در تاريخ ماندگار مي شود؛ وسرمشق آزادي خواهان مي شود ... مرد مي گويد: من خوابيده بودم، چون فكر مي كردم تو بيداري...! خان بزرگ زند لحظه اي سكوت مي كند. وسپس دستور مي دهد خسارتش از خزانه جبران كنند.. ودر آخر مي گويد: اين مرد راست مي گويد ما بايد بيدار باشيم... دو شنبه 11 بهمن 1389برچسب:, :: 16:56 :: نويسنده : مسافر
نشانه هایی به عنوان علائم در روایات بسیار آمده که مربوط به مدت اندکی قبل از ظهور و مربوط به آستانه و آغاز ظهور است ، این نشانه ها بسیار زیادند که معروفترین و جامعترین آنها این است که هرج و مرج در همه چیز دنیا مشهود می گردد.سراسر جهان پر از ظلم و جور و فساد گردد.
?) هرگاه دیدی : حق بمیرد و طرفدارنش نابود شوند.
در این وقت خود را حفظ کن و از خدا بخواه که از خطرات گناه نجاتت بدهد... شنبه 9 بهمن 1389برچسب:, :: 9:18 :: نويسنده : مسافر
یک شنبه 26 دی 1389برچسب:, :: 18:39 :: نويسنده : مسافر
صحبت یکی از دوستان که دوست داشتم همه بشنون : پيوندها
ابتدا ما را با لینک و نام وبلاگ در سایت خود لینک کنید و سپس از این فسمت خود را به صورت خودکار لینک کنید با تشکر |
|||||
![]() |